نویسنده : محمد محبوبی | نظرات (0)
نقاط قوت (Strengths) ممکن است شامل این موارد باشد:
مزایا یا ویژگیهای خاصی که محصولتان ارائه میدهد
دانش یا مهارتهای تخصصی
نقاط ضعف (Weaknesses) ممکن است شامل این موارد باشد:
منابع مالی محدود
نداشتن نام و آوازهای جا افتاده
سیستمهای مالی ناکارآمد
فرصتها (Opportunities) ممکن است شامل این موارد باشند:
افزایش تقاضا از جانب بخش خاصی از بازار
استفاده از اینترنت برای جذب بازارهای جدید
فناوریهای تازهای که به شما اجازه میدهند کیفیت محصولاتتان را بهتر کنید
تهدیدها (Threats) ممکن است شامل این موارد باشند:
پیدا شدن یک رقیب جدید
پیدا شدن نوعی پیشرفتهتر، جذابتر و یا ارزانتر از محصول یا خدمات شما
تصویب قوانین جدیدی که هزینههایتان را بالا ببرند
رکود اقتصادی و کاهش تقاضای عمومی
وقتی تجزیه و تحلیلهایتان را انجام دادید، میتوانید اثرات بالقوهی هر عامل را بر استراتژی بازاریابیتان بسنجید. مثلا اگر قوانین و مصوبات جدید، هزینهی رقابت در بازار را (که هماکنون هم از نقاط ضعف شماست) بالا خواهد برد، باید به دنبال فرصتهای دیگر باشید. از طرفی دیگر، اگر شهرت خوبی داشته باشید و رقیب سرسختتان در همین مورد در جدال با شما باشد، این قوانین ممکن است فرصتی برایتان ایجاد کنند که برای جذب مشتریان جدید تلاش کنید.
ایجاد استراتژی بازاریابی
زمانی که توانستید نقاط قوت و ضعف درونی کسب و کارتان و فرصتها و تهدیدهای بیرونی آن را بشناسید، میتوانید استراتژیای تعیین کنید که به نقاط قوت و تواناییهایتان تکیه کرده و آنها را با فرصتهای بوجود آمده تطبیق دهد. همچنین شما میتوانید نقاط ضعف و کمبودهایتان را شناسایی کرده و سعی کنید آنها را به حداقل برسانید.
گام بعدی، تدوین یک طرح دقیق بازاریابی برای اجرای اقدامات خاص این استراتژی است.
سؤالهایی که برای ایجاد استراتژی خاص خودتان باید بپرسید
سؤالهایی که برای ایجاد استراتژی بازاریابی خاص خودتان باید بپرسید
چه تغییراتی در فضای کسب و کار ما در حال روی دادن است؟ آیا فرصت تلقی میشوند یا تهدید؟
تواناییها و کمبودهای ما چه هستند؟
به چه چیزی میخواهیم برسیم؟ اهداف واقعگرایانه و شفافی تعیین کنید.
مشتریان به دنبال چه چیزی هستند؟ نیازهایشان چیست؟
کدام مشتریان سود بیشتری دارند؟
چطور میتوانیم مشتریان درست و بالقوه را هدف بگیریم؟ آیا گروههای خاصی از مشتریان هستند که بتوانیم به خوبی آنها را مورد هدف قرار دهیم؟
بهترین راه ارتباط با آنها چیست؟
آیا میتوانیم خدمات به مشتریانمان را ارتقاء دهیم؟ این یک راه کم هزینه برای کسب امتیاز رقابتی از رقبا، حفظ مشتریان، افزایش فروش و خوشنامی است.
آیا تغییر در محصولات و خدمات، میتواند فروش و سودآوری را افزایش دهد؟ بیشتر محصولات باید پیوسته به روز شوند تا در صحنهی رقابت بمانند.
آیا گسترش لیست محصولات یا تأمین خدمات، نیازهای مشتریان فعلی را بهتر پاسخ میدهد؟ یادتان باشد فروختن به مشتریان فعلی، بسیار مقرون به صرفهتر و سودآورتر از جستجوی مداوم مشتریان جدید است.
محصولات و خدماتمان را چطور قیمتگذاری خواهیم کرد؟ هر چند قیمتها باید رقابتپذیر باشند اما در بیشتر کسب و کارها، رقابتی که تنها بر سر قیمت باشد، یک استراتژی ضعیف و پیشپا افتاده است. مشتریان ما به چه چیزهای دیگری اهمیت میدهند؟ کیفیت؟ اعتبار؟ کارآیی؟ ارزش پول؟
بهترین راه توزیع و فروش محصولاتمان چیست؟
چگونه میتوانیم محصولاتمان را به بهترین نحو رواج دهیم و بشناسانیم؟ گزینههای پیش رو میتواند شامل تبلیغات، بازاریابی مستقیم، شرکت در نمایشگاههای تجاری، روابط عمومی یا بازاریابی اینترنتی باشد.
چگونه متوجه شویم، کسب و کار مؤثر و مفیدی داریم؟ بررسی کنید که مشتریانتان چطور با کسب و کارتان آشنا شدهاند. یک سنجش در مقیاس کوچک میتواند راهی خوب برای ارزیابی استراتژی بازاریابی بدون صرف هزینههای اضافی باشد.
دامها و هشدارها
پیش از اینکه به جستجوی بازارهای جدید بپردازید، به این فکر کنید که چطور میتوانید از مشتریان کنونیتان بیشترین بهره را ببرید، زیرا این شیوه معمولا مقرون به صرفهتر و فوریتر از پیدا کردن مشتریان جدید است. ببینید آیا میتوانید به مشتریان فعلیتان بیشتر بفروشید، یا اینکه به دنبال راههایی برای حفظ بهتر مشتریان اصلیتان باشید.
روی بازار متمرکز شوید
طرح استراتژی بازاریابیتان باید:
نیازهای گوناگون گروههای مختلف مشتریان را تجزیه و تحلیل کند
روی شرایط خوب بازار که میتواند برایتان بهترین فرصت باشد، تمرکز کند
بیشترین تلاشتان را معطوف آن ۲۰ درصد از مشتریانی کند که ۸۰ درصد از سودتان را تأمین میکنند
منبع: